زبانحال حضرت زهرا سلام الله علیها قبل از شهادت
گریه های شب و روزم به ثمر نزدیک است کن حلالم که دگر وصلِ سحر نزدیک است دیـده ای گــریـۀ طـوفـانـیِ زهـرایـت را یا علی رخصتِ دیدارِ پدر نزدیک است نـشـد آخـر که بـبـیـنـم پـسـرم محسن را الوداع، دیدنِ رُخسار پسر نزدیک است جای زخمی که ز مسمار به سینه گُل کرد داده آزار مرا چون به جگر نزدیک است نـتـوانـم دگـر از روی زمیـن بـرخـیـزم این جراحات، علی جان به کمر نزدیک است این سه مـاهه غـم تنهـایی تو پـیـرم کرد عمرِ گُل کوته و گویی که سفر نزدیک است می روم با دلی آکـنـده ز غـم های حـسن قصّۀ طشتِ پُر از خونِ جگر نزدیک است دَمِ گــودال، حـسـیـنـم به زمین می افـتـد ماجرای گـلو و نیزه و سر نزدیک است وای از داغ ربـاب و لب عطشانِ عـلـی به گلویش هدفِ، تیرِ سه پر نزدیک است |